خدایا اجازه هست ناصبوری کنم؟؟!! به بزرگی ات قسم از صبوری خسته ام،از فریادهایی که در گلویم ماند و میماند،از اشک هایی که شبها بالشتم را خیس میکند، و تو شاهد آن هستی،از حرفهایی که زنده به گور شد در دلم آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را در بی پناهیت پنهان کنی،آرزوی پرواز دارم.
سلام دوستان،اومدم یه مقدار از اتفاقات این مدت رو براتون بگم: الان 6 ماهه که من و سعید عقد کردیم و یه جورایی دیگه داره باورمون میشه که بهم رسیدیم،اولاش انگار داشتیم خواب میدیدیم و خودمونم باورمون نمیشد آخه داستان عشق ما برمیگرده به چندسال پیش و کلی سختی و انتظار و دوری کشیدیم و فکر نمیکردیم یه روزی بهم برسیم خداروشکر بهم رسیدیم و بارها خدا رو شکر کردم و این حس خوب رسیدن رو برای همه ی عاشقا آرزو کردم.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مشاوره در رشته ادبیات و علوم انسانی تابستون .... سرور مجازی ایران تراول شعر انجام پروژه های cloudsim پردازش ابری سایت رسمی کربلایی حسین عینی فرد kellyleon معلمان فردا